گروه های تاثیرگذار در عصر دیجیتال

اینفویار- هنگامی که پیرامون حمایت از برند در دنیای دیجیتال مباحثی مطرح می شود، نمی توان تصور کرد که تمامی مشتریان واکنش یکسانی نشان دهند. از آن جا که بعضی از بخش های جامعه مشتریان بر ترجیحات فردی خود تکیه می کنند و مشخص نیست که در کدام قسمت از برنامه های تبلیغاتی قرار میگیرند، حمایت از برند چندان مسئله ی مهمی برای آن ها تلقی نمی شود. علاوه بر این، آن ها تجربه ی خود را با کسی به اشتراک نمی گذارند. از طرفی، بخش های دیگر، تمایل بیشتری برای پرسش و همچنین ارائه ی پیشنهادهایی درباره ی برندها دارند. آن ها همان گروهی هستند که به احتمال بیشتری حامیان وفادار خواهند شد. 

به منظور افزایش حمایت یک مشتری از برند، بازاریابان باید بیشتر روی جوانان، زنان و شهروندان اینترنتی تمرکز کنند. از نظر اندازه، هریک از این گروه ها بسیار پرسود هستند و این رویکرد بازاریابی با تمرکز بر این بخش ها طراحی می شود. جوانان، زنان و شهروندان اینترنتی تاثیرگذارترین بخش های اجتماعی در عصر دیجیتال هستند. 

جوانان- از نظر بازاریابان قراردادن جوانان بعنوان هدف بازاریابی، بسیار منطقی می باشد. حتی بازاریابانی که محصولات و خدمات آن ها الزاما مشتریان جوان را هدف قرار نمی دهد نیز به این بازار پرسود امید دارند. هدف تاثیر گذاری بر اذهان آن ها در آغاز راه زندگیشان است، حتی اگر در کوتاه مدت این کار سودی نداشته باشد، افراد جوان در آینده ای نزدیک مشتریان اصلی و احتمالا پرسودترین مشتریان خواهند بود. جوانان چنان پویا هستند که انجام فعالیت بازاریابی برای آن ها عمدتا به نتیجه می رسد. نقش هایی که جوانان ایفا میکنند، بازاریابان را به این نتیجه می رساند که آن ها کلید به اشتراک گذاری ایده ها هستند. 

زنان – اندازه بازار زنان بسیار بزرگ است و کاملا متمایز از سایر بخش هاست. در انتخاب برند بسیاری از محصولات زنان نظرات تعیین کننده تری نسبت به مردان دارند، زیرا زنان حوصله و علاقه ی لازم برای طی کردن فرآیند جامع تحقیق را دارا می باشند. کاری که شاید از نظر بسیاری از مردان بی فایده است.زنان گردآورندگان اطلاعات هستند، در حالیکه مسیر انجام دادن خرید برای یک مرد کوتاه و مستقیم است، برای زنان مارپیچ و شامل بازگشت به گزینه های قبلی برای کسب اطلاعات بیشتر و ارزیابی اطلاعات است، آن ها این کار را در فضای آنلاین نیز انجام می دهند. زنان پیرامون برندها بیشتر صحبت می کنند و نظرات دوستان و اعضای خانواده را نیز جویا می شوند، آن ها در تلاشند تا بهترین محصول، خدمات و راه حل را پیدا کنند.

شهروندان اینترنتی- افراد بومی دنیای دیجیتال هستند که بسیار برای اتصال آنلاین و اشتراک اطلاعات با دیگران مشتاق هستند. این گروه نظرات خود را پیرامون برند کاملا بیطرفانه و ناشناس بیان میکنند. آن ها بسادگی تحت تاثیر قرار نمیگیرند، اما اگر تحت تاثیر قرار بگیرند به وفادارترین حامیان برند تبدیل می شوند. براساس بررسی انجام شده همه کاربران اینترنت را نمی توان شهروند بحساب آورد، در تقسیم بندی انجام شده در این زمینه، کاربران به دسته های غیرفعال، ناظران(محتوا را میخوانند و تماشا میکنند)، عضوشوندگان(در رسانه های اجتماعی عضو میشوند)، جمع کنندگان(به صفحه وب برچسب میزنند)، منتقدان(نظرات خود را منتظر میکنند) و ایجاد کنندگان(محتوای آنلاین تولید و منتشر میکنند). 

جمع کنندگان، منتقدان و ایجاد کنندگان بهترین نمونه های شهروندان اینترنتی هستند، آن ها فعالانه در اینترنت نقش ایفا میکنند و تنها مصرف کننده نیستند. شهروندان اینترنتی بر خلاف کاربران اینترنتی احتمال بیشتری برای ترویج برندها دارند. 

در مجموع می توان گفت جوانان، پیش از سایر گروه ها، محصولات و تکنولوژی های جدید را تجربه می کنند. زنان بعنوان گردآورندگان اطلاعات و خریداران کلی نگر مدیر خرید و دارایی خانواده هستند و در نهایت شهروندان اینترنتی برقرارکننده روابط اجتماعی هستند که در تولید محتوا آنلاین نقش عمده ای دارند. 

بازاریابی عصر چهارم

بازاریابی عصرچهارم یک راهبرد بازاریابی است که تعامل آنلاین و آفلاین را بین شرکت ها و مشتریان ترکیب میکند. در اقتصاد دیجیتال، تعامل دیجیتال به تنهایی کافی نیست. در حقیقت، در جهانی که بیش از پیش به سمت آنلاین شدن حرکت میکند، تماس آفلاین می تواند یک وجه تمایز مهم باشد. بازاریابی عصرچهارم در عین حال سبک ارائه را با محتوای ارائه ترکیب می کند. در حالیکه برندها بدلیل روندهای سریع تکنولوژیک مجبورند انعطاف پذیری و توانایی سازگاری بیشتری داشته باشند، ویژگی معتبر بودن آن ها بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. بازاریابی عصرچهارم از یک طرف ارتباط ماشین با ماشین و هوش مصنوعی را تقویت می کند تا بهره وری بازاریابی را ارتقا دهد و از طرف دیگر، ارتباط انسان با انسان را تقویت می کند تا پایبندی مشتریان را بیشتر نماید. 

بازاریابی دیجیتال قصد جایگزینی بازاریابی سنتی را ندارد، بلکه این دو با ایفای نقش های قابل تغییر در مسیر مشتریان همزیستی خواهند داشت. در مرحله ی اولیه ی تعامل بین شرکت ها و مشتریان، بازاریابی سنتییک نقش اساسی در ایجاد آگاهی و علاقه در مشتریان ایفا می کند. در کنار رشد تعامل و تقاضای مشتریان برای داشتن روابط نزدیک تر با شرکت ها، بازاریابی دیجیتال اهمیت بیشتری می یابد. مهم ترین نقشی که بازاریابی دیجیتال ایفا میکند، تحریک مشتریان برای اقدام به خرید و حمایت از برندهاست. در حالیکه تمرکز بازاریابی سنتی بر شروع تعامل با مشتریان است. این مطلبی گزیده ای از کتاب بازاریابی عصرچهارم می باشد که مطالعه آن به علاقه مندان توصیه می شود. 

منبع

برگرفته از کتاب بازاریابی عصر چهارم